از آنجا که به موجب قرارداد واگذاری، انتقال کامل تمامی حقوق مالکانه با قطع علقه مالکیت انجام می گیرد اوصاف شرائط چنین قراردادی قالب سنتی عقد بیع را تداعی می نماید. از سوی دیگر امکان واگذاری حق اختراع در قالب قرارداد نامعین موضوع ماده 10 قانون مدنی و یا با ماهیتی مستقل و به عنوان یک عقد معین نیز مفروض. بر مفروضات مذکور رویه عملی اداره ثبت اختراعات کشورمان یعنی هدایت اشخاص در استفاده از قالب قراردادی صلح را افزود.واگذاری مالکیت بر حق اختراع در قالب بیع علی رغم طرح ایرادات و موانع با ارائه مفهومی سازگار از آنچه مخالفین به آن استناد می کنند قابل توجیه است. حال آنکه به دلیل نبود قانونی خاص، جهت واگذاری حق اختراع جز آنچه در ماده 48 قانون ثبت اختراعات آمده، شناسایی ماهیت مستقل و عنوان معین جهت قرارداد واگذاری بعید می نمایاند. بعلاوه رویه عملی موجود در معرفی قرارداد صلح اگرچه از ایرادات مطروح شده در خصوص استفاده از قالب بیع مصون مانده اما قالب قراردادی را پیشنهاد نموده است که به دلیل کلیت، عدم طرح، تحدید شروط و تعهدات قراردادی نمی تواند به عنوان یک قالب حقوقی کارآمد نیاز صاحبان اختراع و فناوری را در این خصوص پاسخگو باشد. پیش بینی قالب های قراردادی ویژه توسط قانون گذار به همراه احکام قانونی مشخص جهت انتقال حقوقی که ماهیت حقوقی مختص به خود را دارد با طبیعت پیچیده این گونه قراردادها سازگارتر و با نظام بین الملل هماهنگ تر خواهد بود.